نویسنده: رامین
سلام
زندگی واقعا پر از خاطره است و رویا جان چه اسم قشنگی برای این وبلاگ انتخاب کرده(خاطرات یک زندگی)؛ اینم یکی از خاطرات یک زندگی :
صبح این آهنگ رو گوش میدادم : البته با رویا جان این آهنگ یکی از خواننده هاییه که زیاد طرفدارش نیستم ولی این آهنگش خیلی به دلم نشسته :
تو رو به قیمت جون
به همین یه لقمه نون
تو رو به ماه آسمون
به عاشقای بی نشون
تو رو به حرمت چشات
به همه مقدسات
تو رو به خود خدا
به هق هق شبونه هات
قسمت می دم
قسمت می دم
قسمت می دم
قسمت می دم از عشقم نگذری
قسمت می دم از که اینجا نری
قسمت می دم
قسمت می دم ...
تو اگه بخوای فقط با یک نگاه
من برات خورشیدو آتیش می زنم
یه روزی اگه دلم تو رو نخواد
من اونو از توی سینه میکنم
تو رو به خود خدا
به تموم این شبا
تو رو جون رازقی
به نماز عاشقی
قسمت می دم
...
جایی خونده بودم هیچ وقت امید کسی رو ازش نگیرید , شاید اون تنها چیزی باشه که تو این دنیا داره واقعا بعضی وقتا فکر میکنم اگه تنها امیدت ازت گرفته بشه دیگه چه چیزی تواین دنیا داری ؟ اونوقت تو خودت فرو می ریزی و دیگه هیچ چیز برات ارزشی نداره حتی ارزشهات ... !!!
خوشحالم که با کمک همدیگه هر روز به زندگی امیدوار تر میشیم و ارزشهامون پر رنگ تر میشه و نه تنها قصد گرفتن امید رو از همدیگر نداریم بلکه داریم بذرش رو در جای جای زندگیمون میکاریم .
خوشحال هستم که با هم هستیم و کنار هم توی تمام شرایط
شعر بالا به یادم میاره که باید عاشقانه به عشمون پایبند بمونیم
دوستت دارم برای اکنون و همیشه
دوستدارت رامین
چی خواستی تا الان و چی شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تبیریک عید نوروز و اخبار نی نی
پلینازم من
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
ما به منبر میرویم شما هورا بکشید
احوال نامه
اوضاع نامه ای مشوش
روز پدر
عشق
بازم دارم خواب میبینم
تولدانه مادرانه
شیپوری چی خبری آورده
عید مبارکی
همچی همینطوری یکهویی یکهو شد
وقایع الاتفاقیه روی تولدانه
[عناوین آرشیوشده]